شروع ماجرا: برنامه‌ریزی برای عصر دیدنی تبریز

امروز 2 اسفند 1403 میشه 20 فوریه 2025 رو از قبل انتخاب کرده بودم برای جلسه عصر دیدنی تبریز. از صبح که بیدار شدم، ذهنم درگیر آماده کردن محتوا بود. برای من، ارائه دادن یهویی و بدون برنامه، فقط باعث هدر رفتن وقت خودم و شنونده‌ها می‌شه. به نظرم یه ارائه‌ی خوب و عصر دیدنی و شنیدنی از همون صبحش شروع می‌شه، نه فقط لحظه‌ای که می‌خوای بری حرف بزنی.

صبح ساعت ۹ بیدار شدم و اولین کاری که کردم، این بود که توی گروه عصر دیدنی تبریز که بیش از ۵۰۰ عضو داره، پیام دادم تا بفهمم چالش‌های اصلی کار تیمی و دورکاری از دید بقیه چیه و چه تجربه‌هایی دارن.

 سوالات ساده‌ای پرسیدم:

  • بزرگ‌ترین مشکلاتی که توی کار تیمی و دورکاری داشتید چی بوده؟
  • چی باعث می‌شه یه تیم خوب کار کنه و چطوری یه تیم هماهنگ‌تر می‌شه؟
  • شما چطور بهتر کار می‌کنید و چه تجربه‌ای در این زمینه دارید؟

نتایج:

  • انگیزه و انرژی اول کار همیشه بالاست، اما بعد از چند ماه کم می‌شه.
  • نبودن روحیه کار تیمی باعث می‌شه که کارها به‌جای تیمی، به‌صورت فردی جلو بره.
  • مدیریت زمان و هماهنگی بین اعضا، به‌ویژه توی تیم‌های بین‌المللی، یه چالش جدی‌ست.
  • تفکیک زندگی شخصی و کاری توی دورکاری سخته.
  • نبود سیستم مشخص برای تعریف نقش‌ها و انتظارات باعث سردرگمی و اختلافات می‌شه.
  • یه تیم خوب، علاوه بر مهارت، نیاز به ساختن یه فرهنگ مناسب داره.

راه‌حل کلی و اولیه:

  • داشتن یه سیستم انگیزشی خوب که هم پاداش در نظر بگیره و هم مکانیزم‌های جریمه داشته باشه.
  • شفاف‌سازی نقش‌ها و انتظارات از روز اول و مستندسازی همه چیز.
  • استفاده از ابزارهای مناسب برای ارتباط، مدیریت پروژه و پیگیری کارها.
  • پذیرش این موضوع که بعضی افراد برای تیم مناسب نیستن و باید سریع‌تر از تیم جدا بشن (Easy Hire, Easy Fire).

با این همه بازخورد و ایده‌ای که جمع کردم، یه سوال مهم پیش میاد: چطور می‌تونیم این مشکلات رو حل کنیم و یه تیم واقعاً قوی و هماهنگ داشته باشیم؟ وقتشه که درباره کار تیمی و دورکاری و راهکارهایی که واقعاً جواب می‌دن صحبت کنیم.


در این سال‌ها، تجربیاتم در کار تیمی و شراکت را مرور کرده‌ام. از دوستی‌هایی که به شراکت کشیدم تا شراکت‌هایی که دوستی نماند.

فهمیدم که همیشه بهترین تیم‌ها، تیم‌هایی نیستند که همه اعضا دوستان صمیمی هستند. بهترین تیم‌ها آنهایی هستند که هر عضوی سهمی واقعی در ساختن آن تیم دارد.

در کار ریموت مشکل اصلی مسئولیت‌پذیری و مشخص بودن منافع مشترک است. کاری که تا امروز آموختم این است که یک تیم موفق نیاز به سه مورد اصلی دارد:

  1. هماهنگی و وضوح در نقش‌ها
  2. فرهنگ پاسخگویی و اعتماد
  3. مدیریت و افزایش انگیزه

این متن که در حال نوشتنش هستم، قصد دارد که یک جمع‌بندی نهایی از تجربیات من در کار تیمی باشد. اگر تجربه یا نظری دارید، خوشحال می‌شوم با من در میان بگذارید.

در این سال‌ها در تیم‌های مختلفی فعالیت داشتم. اما با ورود به حوزه کریپتو و بلاک‌چین و هم‌زمان با آغاز کرونا، که بسیاری به دنیای آنلاین مهاجرت کردند، متوجه شدم که کار تیمی اصول خاصی دارد. لازم دیدم در این اصول تجدید نظر کنم و خودم و تیم‌هایی که با آن‌ها کار می‌کردم را با این شرایط جدید سازگار کنم.

چطور یک تیم موفق بسازیم؟

هماهنگی و وضوح در نقش‌ها

در هر تیمی، اعضا باید بدانند که چه کاری باید انجام دهند، چه انتظاری از آن‌ها می‌رود و چگونه می‌توانند با بقیه تیم هماهنگ باشند. نقش‌ها و مسئولیت‌ها باید از ابتدا شفاف تعریف شوند، اما این کافی نیست. هر چند وقت یک‌بار باید بازبینی شوند و براساس نیازهای جدید تغییر کنند.

  • مستندسازی وظایف – همه نقش‌ها و انتظارات باید جایی ثبت شوند (Google Docs، Notion، ClickUp) تا همه همیشه به آن دسترسی داشته باشند.
  • بازخورد مستمر – هر عضو تیم باید به‌صورت دوره‌ای بازخورد بگیرد و تغییرات لازم را در کار خود اعمال کند.
  • اندازه‌گیری عملکرد – شاخص‌هایی مثل زمان انجام تسک، کیفیت خروجی و همکاری بین تیمی باید ارزیابی شوند.

فرهنگ پاسخگویی و اعتماد

یک تیم ریموت قوی باید همان استانداردهایی را رعایت کند که در تیم‌های حضوری اجرا می‌شد. مثلاً حضور سر وقت، پایبندی به تعهدات و احترام به زمان دیگران مواردی هستند که در کار حضوری جدی گرفته می‌شدند و در کار ریموت هم نباید فراموش شوند.

  • حضور سر وقت در جلسات – وقتی قراری تعیین می‌شود، باید مثل یک جلسه حضوری به آن متعهد باشیم. تأخیر یا غیبت بدون اطلاع قبلی، باعث کند شدن روند تیم و بی‌اعتمادی می‌شود.
  • شفافیت در تعهدات – اگر وظیفه‌ای قبول کردیم، باید به آن پایبند بمانیم. وقتی تیم منتظر انجام کاری از طرف ماست، مسئولیت‌پذیری اهمیت زیادی پیدا می‌کند.
  • کیفیت جلسات و ارتباطات تصویری – برای اینکه ارتباطات بهتری در تیم ایجاد شود، جلسات را با دوربین باز برگزار کنیم. این کمک می‌کند حس و انرژی بین اعضا منتقل شود و جلسات کیفیت بهتری داشته باشند.
  • شفافیت در مشکلات و چالش‌ها – وقتی مشکلی در کار پیش می‌آید، صحبت کردن درباره آن با دوربین روشن، تأثیر مثبتی در فهم بهتر مسئله دارد. ارتباط غیرکلامی، زبان بدن و حالات چهره می‌تواند به کاهش سوءتفاهم کمک کند.

فعالیت‌های آنلاین و یخ‌شکنی در جلسات

یکی از مشکلات رایج در جلسات ریموت، ایجاد حس فاصله و عدم ارتباط واقعی بین اعضای تیم است. برای حل این مشکل، باید از تکنیک‌های یخ‌شکنی و فعالیت‌های آنلاین استفاده کنیم تا تعامل بهتری بین افراد ایجاد شود.

  • شروع جلسات با یک سؤال شخصی کوتاه – مثلاً “این هفته چه چیزی یاد گرفتی؟” یا “اگه می‌تونستی یک شهر رو برای زندگی انتخاب کنی، کجا می‌رفتی؟”
  • بازی‌های کوتاه و مشارکتی – مثل استفاده از ابزارهایی مثل Kahoot یا Gartic Phone برای ایجاد حس تعامل و سرگرمی در جلسات تیمی.
  • همکاری در اسناد زنده – استفاده از ابزارهایی مثل Google Docs یا Miro برای ایجاد تعامل بین اعضای تیم در طول جلسه.
  • چرخش در تسهیل جلسات – هر جلسه یک نفر مسئول هدایت بحث‌ها باشد تا همه حس مشارکت بیشتری داشته باشند.

رعایت این نکات کمک می‌کند که تیم نه‌تنها در جلسات رسمی بهتر عمل کند، بلکه روابط بین اعضا نیز تقویت شود و حس نزدیکی بیشتری در تیم ایجاد شود.

یک تیم ریموت قوی باید همان استانداردهایی را رعایت کند که در تیم‌های حضوری اجرا می‌شد. مثلاً حضور سر وقت، پایبندی به تعهدات و احترام به زمان دیگران مواردی هستند که در کار حضوری جدی گرفته می‌شدند و در کار ریموت هم نباید فراموش شوند.

  • حضور سر وقت در جلسات – وقتی قراری تعیین می‌شود، باید مثل یک جلسه حضوری به آن متعهد باشیم. تأخیر یا غیبت بدون اطلاع قبلی، باعث کند شدن روند تیم و بی‌اعتمادی می‌شود.
  • شفافیت در تعهدات – اگر وظیفه‌ای قبول کردیم، باید به آن پایبند بمانیم. وقتی تیم منتظر انجام کاری از طرف ماست، مسئولیت‌پذیری اهمیت زیادی پیدا می‌کند.
  • کیفیت جلسات و ارتباطات تصویری – برای اینکه ارتباطات بهتری در تیم ایجاد شود، جلسات را با دوربین باز برگزار کنیم. این کمک می‌کند حس و انرژی بین اعضا منتقل شود و جلسات کیفیت بهتری داشته باشند.
  • شفافیت در مشکلات و چالش‌ها – وقتی مشکلی در کار پیش می‌آید، صحبت کردن درباره آن با دوربین روشن، تأثیر مثبتی در فهم بهتر مسئله دارد. ارتباط غیرکلامی، زبان بدن و حالات چهره می‌تواند به کاهش سوءتفاهم کمک کند.

تیم‌هایی که این اصول را رعایت کنند، نه‌تنها بهره‌وری بیشتری دارند، بلکه حس بهتری از همکاری و ارتباط بین اعضا ایجاد می‌شود. برای مثال، در یکی از پروژه‌هایی که به‌صورت ریموت انجام دادیم، ابتدا با مشکلات عدم هماهنگی و تأخیر در تحویل کارها مواجه شدیم. اما بعد از مستندسازی دقیق نقش‌ها، اجرای جلسات منظم و استفاده از ابزارهای مناسب، نه‌تنها سرعت انجام کارها بالا رفت، بلکه اعضای تیم هم با انگیزه‌تر شدند و حس ارتباط قوی‌تری بین ما شکل گرفت.

تیم‌هایی که اعتماد و شفافیت در آن‌ها وجود دارد، عملکرد بهتری دارند. هر کس باید مسئولیت کارهایش را بپذیرد و بتواند بدون ترس از قضاوت، درباره مشکلاتش صحبت کند.

  • شفافیت در ارتباطات – هیچ‌چیزی نباید در ابهام بماند. اگر مشکلی هست، باید سریعاً مطرح شود.
  • ارتباط همدلانه – لحن و نحوه‌ی گفت‌وگو در تیم مهم است. کار ریموت ممکن است باعث سوءتفاهم شود، پس بهتر است همیشه محترمانه و شفاف ارتباط برقرار کنیم.
  • مدیریت انتظارات – انتظارات از هر فرد باید واضح باشد و روی آن توافق شود.

مدیریت و افزایش انگیزه

یک تیم نیاز دارد که اعضای آن انگیزه کافی برای کار داشته باشند. این انگیزه می‌تواند از طریق موارد زیر تقویت شود:

  • سیستم انگیزشی (Incentive System) – باید مکانیزم‌های پاداش و جریمه مشخص باشند. افرادی که عملکرد خوبی دارند، باید قدردانی شوند و کسانی که تأثیر منفی روی تیم دارند، باید به سرعت حذف شوند (Easy Hire, Easy Fire).
  • فرهنگ یادگیری – اعضای تیم باید حس کنند که می‌توانند رشد کنند و چیزهای جدید یاد بگیرند.
  • شفاف‌سازی مسیر پیشرفت – باید مشخص باشد که چگونه یک فرد می‌تواند در تیم ارتقا پیدا کند یا مسئولیت‌های بیشتری بگیرد.

اهمیت ابزارها در خودسازماندهی

یکی از نکات مهم در تیم‌های چابک، خودسازماندهی است. در یکی از پروژه‌هایی که با تیمی توزیع‌شده کار می‌کردیم، ابتدا مشکل اصلی این بود که افراد نمی‌دانستند چه کاری را چه زمانی باید انجام دهند. تصمیم گرفتیم وظایف را شفاف‌تر کنیم و مسئولیت‌ها را مشخص کنیم. با معرفی ClickUp برای مدیریت تسک‌ها و جلسات هم‌زمان هفتگی برای بررسی وضعیت، بعد از چند اسپرینت، تیم یاد گرفت چطور بدون نیاز به نظارت دائمی، کارها را جلو ببرد. هر فرد خودش تسک‌هایش را برمی‌داشت، مسئولیت‌پذیر بود و تیم در نهایت به نقطه‌ای رسید که بدون مداخله مداوم مدیر پروژه، کارها را به‌طور روان پیش می‌برد. هر فرد باید بداند چگونه تسک‌های خود را مدیریت کند، روی چه چیزی تمرکز کند و چطور به بهره‌وری تیم کمک کند.

ابزارهایی برای خودسازماندهی

  • ClickUp / Jira – مدیریت تسک‌ها و وظایف، پیگیری وضعیت پروژه‌ها
  • Google Calendar – زمان‌بندی جلسات و هماهنگی وظایف
  • GitHub / GitLab – مدیریت کد، Pull Requests و Code Review
  • Clockify / Toggl – اندازه‌گیری زمان صرف‌شده روی هر تسک

فرآیند خودسازماندهی

  • هر کس باید تسک‌هایش را خودش ایجاد، آپدیت و تکمیل کند.
  • همه باید بدانند که چطور کارشان را در اسپرینت‌های مختلف بهبود دهند.
  • داده‌های مربوط به عملکرد تیم باید بررسی و برای بهبود فرآیندها استفاده شود.

نتیجه‌گیری

کار تیمی چیزی نیست که فقط با داشتن افراد با مهارت بالا درست شود. نیاز به فرهنگ قوی، ابزار مناسب، هماهنگی در نقش‌ها و انگیزه‌ی پایدار دارد. اگر این عوامل را داشته باشیم، می‌توانیم تیمی بسازیم که نه‌تنها موفق باشد، بلکه همیشه رو به رشد و بهینه‌سازی باشد.

از امیر حبیب‌زاده

از سال 89 برنامه‌نویسی رو شروع کردم، ساختن رو خیلی دوست دارم. پیگیر بلاک‌چین و غیرمتمرکز سازی هستم.

نظر دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *